Academia.edu no longer supports Internet Explorer.
To browse Academia.edu and the wider internet faster and more securely, please take a few seconds to upgrade your browser.
فصلنامه قرآن و علوم اجتماعی
ّ الت بسیار مهم تفسیر قرآن کریم در دوره معاصر، پیدایش گرایشی از تحو جدید به نام تفسیر اجتماعی است. هدف این گرایش خروج قرآن کریم از انزوا و تبدیل آن به منبعی پویا برای رفع شبهات وارد بر دین در عرصههای جدید زندگی اجتماعی، پاسخگویی به نیازهای جدید زندگی اجتماعی و درمانی برای دردهای متأثر از جلوههای جدید زندگی اجتماعی است. بروز این گرایش تفسیری با مواجهه جوامع اسالمی و تمدن غرب و چارهجویی برای درمان انحطاط جوامع اسالمی از سوی مصلحان بهوسیله بازگشت به قرآن کریم نمود پیدا کرد. برای این گرایش تفسیری مبانی و شاخصههایی شمردهشده است. تعدادی از شاخصههای ذکرشده خالی از اشکال نبوده و نمیتوان آنها را از شاخصههای این گرایش تفسیری محسوب کرد. برخی از عناوین شاخصهها دقیق نیستند و برخی از شاخصهها در گرایشهای تفسیری دیگر نیز مشاهده میشوند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی است درصدد است تا به نقد و بررسی مبانی داللی و ویژگیهای روشی و آثاری این گرایش تفسیری بپردازد و با معرفی بیشتر این گرایش زمینه را برای بهرهمندی بیشتر از آن فراهم آورد.
حکمت اسلامی, 2018
فصلنامه علمی پژوهشی قبسات, 2017
دوفصلنامه علمی پژوهشی حکمت اسرا, 2017
2019
مقالهی حاضر در چهارچوب نظریهی زبانشناسی شناختی به تحلیل وجه امری در ادبیات داستانی زبان فارسی میپردازد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل وجه امری در سطح جمله و فراتر از آن است. فرضیهی این پژوهش با تأکید بر تمایز موجود بین صورت و معنی وجه امری و توزیع آن در ساختهای زبانی متفاوت بنا شده است. بر اساس رویکرد زبانشناسی شناختی، زبان بخشی از نظام شناختی است و ساختار نحوی زبان را نمیتوان مستقل از ملاحظات معنایی و کاربردشناسی مطالعه نمود. دادههای پژوهش از هشت کتاب ادبیات داستانی معاصر از چهار نویسنده خانم و آقا که به روش تصادفی ساده انتخاب شده، گرفته شده است. تحلیل دادهها با استفاده از روش توصیفی و کیفی نشان دهندهی کاربرد وجه امری در صورتها و سطوح متفاوت زبانی است. بر اساس تحلیل زبانشناسی شناختی، اگر توصیف و تبیین وجه امری صرفأ با توجه به صورت زبانی و در سطح جمله انجام شود نتیجهی چالش برانگیزی را بهدست میدهد و طیف وسیعی از دادهها از دیدگاه صورت و معنا کنار گذاشته میشود، زیرا در برخی دادهها صرفأ اسم، صفت و قید مفهوم وجه امری را به ذهن تداعی میکنند. بنابراین، با رویکرد شناختی و...
2019
بر اساس دیدگاه اندیشمندان اسلامی، انسان موجودی فطرتمند است؛ به این معنا که جنبة ثابتی دارد که دین الهی با آن هماهنگ بوده، بر اساس آن نازل شده است. ازاینرو، فطرت به آفرینش ویژة انسان اشاره دارد که در سه بعد شناختی، گرایشی و توانشی قابل دستهبندی است. پذیرش مسئله فطرت به عنوان یکی از مهمترین پیشفرضهای انسانشناختی در علوم انسانی اسلامی، آثار فراوانی از خود به جای میگذارد. نوشتار حاضر تلاش کرده است برایند این مبنا را از حیث معرفتشناختی بررسی کند. اینکه فطرت میتواند چونان منبعی برای معرفت و معیاری برای توجیه و سنجش آن، و تنها راه حل چالش نسبیت در علوم توصیفی و هنجاری به شمار آید، از جمله دستاوردهای پژوهش حاضر تلقی میشود.
گلستان هنر, 2020
«مداد الخطوط» یکی از رسالات مشهور در آموزش خوشنویسی است که بهواسطهٔ انتساب آن به میرعلی هروی در میان محققان و خوشنویسان معاصر اعتبار یافته و مورد استفاده و استناد مکرر قرار گرفته است. مقالهٔ حاضر به بررسی اصالت محتوایی و مسئلهٔ انتساب این رساله میپردازد. طبق این بررسی، «مداد الخطوط» رسالهای جعلی بهنام میرعلی هروی است که متن آن اقتباسی ناشیانه و آشفته از دیگر رسالات خوشنویسی است. عمدهٔ متن این رساله برگرفته از «سواد الخط» مجنون رفیقی هروی است که با مطالبی از دیگر رسالات خوشنویسی، از جمله «رسم الخط» مجنون رفیقی هروی، «اصول خط» عبدالله صیرفی، و «اصول و قواعد خطوط سته» از فتحالله سبزواری آمیخته شده است. باور به اصالتِ «مداد الخطوط» تحلیلهایی نادرست را بهویژه دربارهٔ احوال و آثار میرعلی هروی و سلطانعلی مشهدی از سوی محققان خوشنویسی رقم زده است. As a famous treatise in teaching calligraphy, “Midād al-Khutūṭ” has been frequently used and referred to by contemporary scholars and calligraphers as a result of being a work ascribed to Mīr-‘Alī Hirawī, the prominent Persian calligrapher. The present essay would test the authenticity of such a work and reassess this treatise’s status in the history of calligraphy. The results indicate that “Midād al-Khutūṭ” is not a genuine treatise and not a work by Mīr-‘Alī Hirawī, but a poor, disorderly adaptation of other treatises in calligraphy. The major part of this work has been taken from “Savād al-Khaṭ” by Majnūn Rafīḳī Hirawī, mingled with some notes and subject matters from other treatises, including “Rasm al-Khaṭ” by Majnun Rafiḳi Hirawī, “Usūl-i Khaṭ” by ‘Abd Allāh Ṣayrafī and “Usūl wa Ḳawā’id-i Khuṭūṭ-i Sitta” by Fath Allāh Sabziwāri. Belief in the authenticity of “Midād al-Khutūṭ” treatise has brought about some false evaluations and analyses, especially of Mīr ʿAlī Hirawī’s and Sulṭān ῾Ali Mashhadi life and career by scholars in the field of calligraphy.
2021
امروزه، برای محققان حوزهی عرفان و اندیشههای الهیاتی، به نسبت، مسلم، گشته، است که اندیشههای گنوسی یکی از آبشخورهای فکری عارفان و حکیمان مسلمان در سدۀ ششم قمری، بوده و مبدأ الهی روح و بازگشت آن به اصل خویشتن از آموزههای عمدۀ گنوسی است که در آرای متصوفۀ اسلامی هم مشاهده میشود. آنچه احتمال نفوذ افکار گنوسی نزد عارفان مسلمان را تقویت میکند، سیر روح است که سرانجام به دیدار با جنبهی ملکوتی وجود خویشتن یا فرامن میانجامد. فرجام سفر روح در عرفان و تصوف اسلامی، دیدار یا وصال حق است؛ ولی عطار مانند گنوسیان از دیدار با خویشتن یا فرامن سخن گفته است. این باور که در منطقالطیر در قالب حکایت تمثیلی «سی مرغ و سیمرغ» و در الهینامه و مصیبتنامه، با قالب دیگری، نمود یافته، در غزلیات عطار نیز متبلور شده است. سیر روح که در سخن عطار، به طور کلی، با افکار گنوسی همسانی چشمگیری دارد و بیانگر یکی از جلوههای اندیشه و منش او، است؛ در غزلهای او نیز، نماد و نمودش، به روشنی، قابل ملاحظه و بررسی، است. در این جستار، با روش تحلیلی ـ توصیفی، سیر روح و دیدار با خویشتن که بنیاد اندیشههای نجاتبخشی گنوسی است،...
MANZAR, the Scientific Journal of landscape, 2021
در سالهای اخیر رویکرد منظر در کنار سایر رویکردها، به سبب دیدگاه جامع و تبیین پارادایمهای نو در باز تعریف رابطه انسان و محیط بهطور گستردهای مورد توجه قرار گرفته است. با این حال مفهوم واحد و دقیقی از چیستی و ماهیت آن ارائه نشده و وجود ادبیات نظری گسترده در رابطه با تعاریف منظر، ابهام در مفهوم و دشواری درکاربست آن را در پی داشته است. هدف این پژوهش تبیین ماهیت و ابعاد مختلف رویکرد منظر از طریق تدوین مدل مفهومی با روش تحلیلی و مرور سیستماتیک از دو دیدگاه نظری و عملی است. براساس یافتههای این پژوهش، منظر از دیدگاه نظری و برمبنای آرای صاحبنظران درقالب یک پدیده عینی، کلیت عینی-ذهنی، پدیده زمانی-مکانی، تعامل میان طبیعت و فرهنگ و یا یک سیستم پیچیده تعریف شده است. همچنین منظر از دیدگاه عملی که رویکرد منظر خوانده میشود، بینش کلنگر و وجه کاربردیشده از مفاهیم نظری است. بر مبنای مرور سیستماتیک پژوهشهای پیشین رویکرد منظر بر سه مؤلفه ماهیت مفهومی، اصول و ویژگیها و فرایندهای مدیریت استوار است. ماهیت آن مرکب از وجوه کالبدی-معنایی و تفسیری از چارچوب مفهومی منظر در سیستم انسانی-محیطی است. اصول و ویژگیهای برآمده از این ماهیت، کلنگری، چندعملکردی، چندمقیاسی وجود ذینفعان متعدد، فرارشتهای، مشارکت، پویایی (اکولوژیکی-اجتماعی)، پیچیدگی و مبتنی بودن بر مکان است. همچنین مدیریت و برنامهریزیهای یکپارچه، انطباقی، مشارکتی، زمینهگرا و تابآور از استراتژیهای اصلی رویکرد منظر در سطح مدیریت بوده که به واسطه دو فرایند برنامهریزی-سیاستگذاری و تصمیم-پیادهسازی منجر به ایجاد دستورالعملهای اجرایی میشود. این رویکرد از طریق نظارت و کنترل موردارزیابی قرار گرفته و بهمنظور بسط و توسعه به صورت فرایندی چرخهای و پیشرونده تحول مییابد.
فصلنامه تحقیقات بنیادین علوم انسانی, 2021
Humanities Journal of University of Zakho
In the retelling of the story (Mem u Zin) "Mems" characterization is the result of careful and artistic depiction of Khani. The poet's detailed description of "Mems" character has amazed many addressees and researchers in a way that psychologists will do an in-depth research into this characterization according to examples from Abraham Mazlos Humanistic Model wherein human self-actualization is described. In this research "Mems" character in Khani's story depiction with Mazlo's components of self-actualization have been compared. This research shows that Ahmadi Khani has had a larger aim when carefully depiction Mems character and behavior. In this research by using humanistic model ideas, Abraham Mazlo can clearly state and portray "Mems" actions and behavior and investigate into "Mems" character. However Mazlos clarification and description of self-actualization with all the attributes of the hero of the story i...
پژوهشهای دستوری و بلاغی , 2019
در ادبیات کودک و نوجوان بهویژه در سالهای اخیر، موضوعات مذهبی حضور پررنگ و چشمگیری داشته و شاعران و نویسندگان، اقبال زیادی به نگارش داستان و سرودن شعر با مضامین دینی نشان دادهاند. ادبیات کودک و نوجوان مخصوصا به زبان شعر که جنبه تأثیرگذاریاش به دلیل آهنگ و قافیه آن و نیز کوتاه بودنش نسبت به داستان، متجلیتر است، رسانهای جذاب و کم هزینه برای فرهنگ هر جامعه میباشد. در این راستا، محتوا و مفهوم اشعاری که برای کودکان بهکار برده میشوند، بسیار مهم هستند. توجه به محتوا و آنچه اشعار به کودکان و نوجوانان انتقال میدهند، برای هر شخص بزرگسال در مقام پدر، مادر، آموزگار، مربی و... امری مهم و با اهمیت تلقی میشود و میتواند در تعلیم و تربیت کودکان نقش بسزایی داشته باشد. به همین منظور، کتابهای شعر کودکان و نوجوانان بین سالهای 1390 الی 1393 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاست. هدف آن است که میزان استفاده شاعران از انواع موضوعات و مفاهیم دینی مشخص و همچنین کیفیت محتوای اشعار نیز بررسی شود. نتایج پژوهش نشان میدهد که در برخی از موضوعات دینی، اشعار کمی توسط شاعران سروده شدهاست و همچنین بر...
journal of Linguistic Research, 2021
این پژوهش، بر پایة رویکرد تحلیل گفتمانی فوکو برداشت گفتمانی مشارکان را از واژههای تاریخی-سیاسی بررسی میکند و در پی آن است که صورتبندیهای متفاوت تاریخی-گفتمانی و ماهیت متغیر آنها، چگونه در واژهها به عنوان مصداقی از حقیقت گفتمانی (برساختة گفتمانی) نمود یافته و با واژهها بازتولید و یادآوری میشوند؟ به عبارت دیگر چگونه «واژه» به تنهایی یک گفتمان قابلتحلیل است؟ این پژوهش طی دو مرحله و دو پرسشنامه و به ترتیب با 110 و 135 مشارک از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی به عنوان نسل جوان معاصر انجام شدهاست. روش این پژوهش کیفی و کمی و مبتنی بر توصیف و تحلیل است. پرسشنامة دوم در 5 گروه پرسشی، پیوند واژه با دورههای تاریخی و گفتمانها، تفاوت گفتمان واژه در هر دوره و گفتمان فردی مشارکان را ارزیابی میکند. دادهها به صورت کیفی و کمی و در قالب آمار و نمودار توصیف و تحلیل شدهاست. تحلیل کمی و آمار استنباطی دادهها که شامل 21 گویه بودند با نرم افزار SPSS ارائه شد که وجود پیوند معنادار میان «واژهها» با «دورهها و گفتمانهای تاریخی» را تأیید میکرد. نتایج نشان میدهد برخی واژهها مانند واژههای تاریخی... Based on Foucault's discourse analysis approach, this study examines participants' discourse perceptions of historical-political words and tries to find the answer to the question of how different historical-discourse formulations and their changing nature is expressed in words as a referent of discourse truth (constructed discourse) and reproduced and recalled by words. In other words, how is the "word" itself a discourse that can be analyzed? This research was conducted in two stages and two questionnaires with 110 and 135 participants. The method of this research is qualitative-quantitative and based on description and analysis. The second questionnaire in 5 groups of questions evaluates the connection of the word with historical periods and discourses, the difference between the discourse of the word in each period, and the individual discourse of the participants. The data were analyzed qualitatively and quantitatively in the form of statistics and graphs. Quantitative analysis of data from 21 items by SPSS software confirmed a significant relationship between "words" and "historical periods and discourses". The results showed that some words, such as historical-political words, are to some extent formed in discourse and are tied to specific historical discourses. And reciprocally, independently and disregarding any background and verbal context, they can represent and induce that discourse and reconstruct the components related to that discourse in the mind of the addressee. Thus, although the words have their own lexical meaning in the language, according to different contexts, conditions of occurrence, different minds, and finally different discourses, they show different perceptions, influences, and relative meanings and carry different discourses, and the concept they have in the mind is a historical one that has been formed in history. This study concludes that words reflect the reorientation of the discourse formulations and articulations of history and they alone can be studied in discourse analysis and ethnology.
فصلنامه پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی, 2018
2020
به اعتقاد ریچارد رورتی، همواره یک تلقی نادرست از فلسفه وجود داشته است که هدف فلسفه را دستیابی به دانشی جاودان و گرفتار تلاشی مذبوحانه برای رسیدن به هدفی به نام «حقیقت» یا «واقعیت» میشمارد. او با استفاده از استعارۀ ادراکی «آینۀ طبیعت» معرفتشناسی بعد از دکارت را حول دو محور مبناگرایی و بازنمودگرایی نقد کرده و رویکرد بدیلی با عنوان «رفتارگرایی معرفتشناختی» ارائه میکند. رورتی هدف خود را نه ارائۀ راه حلهایی برای مسائل فلسفی، بلکه کنار گذاشتن این گونه از فلسفهورزی میداند. در مقالۀ حاضر با تکیه بر آموزههای عقلانیت نقاد، ضمن نقد رویکرد تاریخنگارانۀ رورتی نشان داده میشود که بازسازی او از تاریخ فلسفه یکجانبه است. به علاوه موجهگرایی رورتی مورد نقد قرار میگیرد. دیدگاه مبناگرایانه و دیدگاه رورتی با وجود تفاوتهایی که با هم دارند هر دو به رویکرد موجهگرایانه در معرفتشناسی تعلق دارند، به این معنا که معرفت را نیازمند توجیه میانگارند؛ در حالیکه - چنانکه عقلگرایان نقاد نشان دادهاند - موجهسازی - چه درونی و چه بیرونی - نه ممکن است و نه لازم. در واقع، او بین معرفتشناسی و ر...
پژوهشنامه انقلاب اسلامی(علمی-پژوهشی), 2018
DOAJ (DOAJ: Directory of Open Access Journals), 2021
در سالهای اخیر رویکرد منظر در کنار سایر رویکردها، به سبب دیدگاه جامع و تببین پارادایمهای نو در باز تعریف رابطه انسان و محیط بهطور گستردهای موردتوجه قرار گرفته است. با این حال مفهومی واحد و دقیقی از چیستی و ماهیت آن ارائه نشده و وجود ادبیات نظری گسترده در رابطه با تعاریف منظر، ابهام در مفهوم و دشواری درکاربست آن را در پی داشته است. هدف این پژوهش تبیین ماهیت و ابعاد مختلف رویکرد منظر از طریق تدوین مدل مفهومی با روش تحلیلی و مرور سیستماتیک از دو دیدگاه نظری و عملی است. براساس یافتههای این پژوهش، منظر از دیدگاه نظری و برمبنای آرای صاحبنظران درقالب یک پدیده عینی، کلیت عینی-ذهنی، پدیده زمانی-مکانی، تعامل میان طبیعت و فرهنگ، و یا یک سیستم پیچیده تعریف شده است. همچنین منظر از دیدگاه عملی که رویکرد منظر خوانده میشود، بینش کلنگر و وجه کاربردیشده از مفاهیم نظری است. بر مبنای مرور سیستماتیک پژوهش های پیشین رویکرد منظر بر سه مولفه ماهیت مفهومی، اصول و ویژگیها، و فرآیندهای مدیریت استوار است. ماهیت آن مرکب از وجوه کالبدی-معنایی و تفسیری از چارچوب مفهومی منظر در سیستم انسانی-محیطی است. اصول و ویژگیهای برآمده از این ماهیت، کلنگری، چندعملکردی، چندمقیاسی، وجود ذینفعان متعدد، فرارشتهای، مشارکت، پویایی (اکولوژیکی-اجتماعی)، پیچیدگی و مبتنی بر مکان است. همچنین مدیریت و برنامهریزیهای یکپارچه، انطباقی، مشارکتی، زمینهگرا و تابآور از استراتژیهای اصلی رویکر منظر در سطح مدیریت بوده که بواسطه دو فرآیند برنامهریزی-سیاستگذاری و تصمیم-پیادهسازی منجر به ایجاد دستورالعملهای اجرایی میشود. این رویکرد از طریق نظارت و کنترل موردارزیابی قرار گرفته و بهمنظور بسط و توسعه بصورت فرآیندی چرخه ای و پیشرونده تحول مییابد.
Loading Preview
Sorry, preview is currently unavailable. You can download the paper by clicking the button above.