
Ali Hozhabri
Archaeologist;
Ministry of Cultural Heritage, Tourism and Handicrafts of Iran;
Research Institute of Cultural Heritage and Tourism;
Iranian Center of Archaeological Research;
PhD in Archaeology, University of Tehran, Department of Archaeology;
Supervisors: P.h.D. in Archaeology, Iranian Center of Archaeological Research (ICAR);, and Archaeologist
Phone: +98 (0)937 589 7386
Address: Research Institute of Cultural Heritage and Tourism (RICHT);
Iranian Center of Archaeological Research (ICAR);
Tehran, 30th Tir St., Iran
Ministry of Cultural Heritage, Tourism and Handicrafts of Iran;
Research Institute of Cultural Heritage and Tourism;
Iranian Center of Archaeological Research;
PhD in Archaeology, University of Tehran, Department of Archaeology;
Supervisors: P.h.D. in Archaeology, Iranian Center of Archaeological Research (ICAR);, and Archaeologist
Phone: +98 (0)937 589 7386
Address: Research Institute of Cultural Heritage and Tourism (RICHT);
Iranian Center of Archaeological Research (ICAR);
Tehran, 30th Tir St., Iran
less
Related Authors
Matthew Canepa
University of California, Irvine
Alan Farahani
University of California, Berkeley
Mark K . Gradoni
University of California, Irvine
Mark Kenneth Gradoni
Hood College
Barbara Kaim
University of Warsaw
Negin Miri
Shahid Beheshti University
Morteza Khanipour
"Silk Road" International University of Tourism
InterestsView All (52)
Uploads
Article by Ali Hozhabri
هژبری علی، کریمیان حسن. تحولات در عبادتگاههای اوایل دوران اسلامی ایران. فصلنامه علمی اثر ۱۴۰۱; ۴۳ (۲) :۲۹۳-۲۷۶
هژبری علی، کریمیان حسن. تحولات در عبادتگاههای اوایل دوران اسلامی ایران. فصلنامه علمی اثر ۱۴۰۱; ۴۳ (۲) :۲۹۳-۲۷۶
اگر گمان میکنید که جهانی شدن یک یادمان تاریخی و ثبت آن در سازمان یونسکو، چشمانداز بهتر و وضعیت زیبندهتری را برای آن یادمان در کشور ما رقم خواهد زد، به بیراهه رفتهاید! شاید باورش هم برایتان سخت باشد که مجموعهی جهانی آذرگُشنسب یا همان تخت سلیمان امروزی در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی به سر میبرد، ولی روزگار اندوهبار آن در این روزها، چیزی جز این را نشان نمیدهد.
به گزارش اَمرداد، این روزها حال چهارمین یادمان جهانی ایران ناخوش است و روزگار غمباری را سپری میکند. به یاد دارم 7 سال پیش که از این مجموعهی جهانی بازدید کردم، وضعیت به مراتب بهتری را داشت. باورش برایم سخت بود، با این همه تبلیغات و پیشرفت ایران در زمینهی میراث فرهنگی و گردشگری در یک دههی گذشته، چُنین یادمان ارزشمندی به این روز افتاده باشد. هنگامی که وارد این مجموعهی جهانی آن هم در بهترین زمان و فصل گردشگری منطقه (پایان شهریورماه) میشوید، همهی رویاهایی که از پیش در ذهن خود برای دیدن یک مجموعهی جهانی گیرا در سر پرورانده بودید، بر باد میرود. مردم و مسافران بدون راهنما در اتاقها و بخشهای گوناگون مجموعه سر در گم و بدون آن که بدانند به کجا آمدهاند، رها شده و هر کدام بدون آرمان(:هدف) به سویی میروند. گاهی مسافران با خیالی آسوده بر روی سازههای باستانی و گاه خطرناک که امکان ریزش دارد، راه میروند. هیچ نگهبانی درون مجموعه و بخشهای گوناگون سازهها وجود ندارد. بیش از سه ساعت در درون مجموعه نگارهبرداری (:عکس گرفتن) میکردم، ولی دریغ از یک نگهبان یا راهنمایی.
روزگار ناخوشایند مجموعه نیز، انسان را به شگفتی وا میدارد. عوامل بیولوژیکی (گُلسنگها) و محیطی به شدت به سازههای باستانی آسیب رسانده و تهدیدی جدی برای این مجموعهی جهانی به شمار میآید. یادگارینویسیها، بازآراییهای (:مرمتها) بد و کارشناسی نشده بر روی نیمستونها و پایه ستونهای ایلخانی کنار گنجخانه(:موزه) و بازآراییهایی که در حال انجام است، همگی نشان از نبود نظارت و مدیریت ناکارآمد این مجموعهی تاریخی و جهانی دارد. دیگر چیزی که مایهی شگفتی هر دوستدار تاریخ و فرهنگ ایرانی شده و دردآور است، بیتفاوتی و ناآگاهی کارمندان این مجموعهی تاریخی است. هنگامی که کارمند این مجموعه، که خود باید دوستدار میراث فرهنگی و پاسدار و نگهبان یادمانهای تاریخی باشد، بر روی نیمستون و پایه ستونهای ایلخانی بیرون محوطهی گنجخانه مینشیند، دیگر نباید هیچگونه چشمداشتی از مسافران و مردم داشته باشیم و خُرده بگیریم که چرا بر روی پایه ستون ساسانی درون گنجخانه مینشینند. همچنین چیدمان و روش جایگیری بسیار بد و زشت اموال فرهنگی و تاریخی در گنجخانه را نیز باید یادآور شده و گوشزد کرد.
مجموعهی جهانی آذرگُشنسب یا همان تخت سلیمان از بخشهای گوناگونی تشکیل شده است که در برگیرندهی: دریاچه، دروازه جنوب خاوری (ساسانی)، باروها (ساسانی)، دروازه (ایلخانی)، تالار شورا، ایوان خسرو دوم که به جنوبی، شمالی و باختری و خاوری بخشبندی شده، سازه هشت گوشهای (ایلخانی)، رواق (ایلخانی)، تالار ستوندار یا نیایشگاه آناهیتا (ساسانی)، دهلیز حفاظتی مجموعه آیینی، جایگاه آتش جاویدان و آتشکده آذرگشنسب و دروازه شمالی (ساسانی) است. در همین زمینه، علی هُژَبری، باستان شناس با گرایش ساسانی به اَمرداد گفت: «آذرگُشنسب، مجموعهای آیینی است که مهمترین آثار آن در برگیرندهی : دژ، نیایشگاه، سازهی نامدار به زندان سلیمان و تخت بلقیس است. این مجموعه در دورههای گوناگون تاریخی شکل گرفته که بیشترین آن در روزگار ساسانی پدیدار شده است. سازهی نامدار به زندان سلیمان وابسته به روزگار مانایی بوده که پیش از همبستگی تیرههای باختر ایران در روزگار ماد است. در بخش دژ – نیایشگاه، کاوشگر، گورهایی از روزگار هخامنشی شناسایی(:معرفی) کرده است. اما بیگمان بیشترین ساختوساز از روزگار ساسانیان در این مجموعهی آیینی پدید آمده است».
مدیر پیشین پایگاه میراث فرهنگی دژ زیویه و غار کَرفتو در دنبالهی سخنانش افزود: «ارزشمندترین سازهی این مجموعه، آتشکدهی آذرگشنسب از زیر مجموعهی آتش بهرام و یکی از سه آتش مهم روزگار ساسانی بوده که به شهریاران وابستگی دارد. با این همه، ما یکی از سِپَندترین مکانهای جهان از نگاه ساسانیان را در اختیار داریم که خوشبختانه با چنین اهمیتی به ثبت جهانی رسیده است، ولی شوربختانه(:متاسفانه) با همهی این ویژگیها نتوانستهایم آن چه شایسته و زیبندهی آن است را به این مجموعه بدهیم و در شرایط بدی روزگار را میگذراند».
هُژبری در پایان گفت: «در این مجموعه افزون بر این که یکی از بزرگترین مجموعه آثار مُهرهای روزگار ساسانی به دست آمده، پلانهای گوناگون آتشکده و گذر تحول مِهرازی(:معماری) آیینی ساسانی را میتوانیم در این جا بررسی کنیم».
به گزارش اَمرداد، مجموعهی باستانی آذرگشنسب با همهی زیباییها و شکوه دیرینهی خود که روزگاری آتش ورجاوَند بهرام بر فراز آن روشن بوده و بر پایهی اسناد تاریخی روزگار اسلامی، شاهان ساسانی با پای پیاده و برای نیایش به درگاه اهورا مزدای جان وخرد به آن جا میرفتهاند، امروزه در بدترین شرایط نگهداری به سر میبرد و روزگار اندوهبار را سپری میکند. آذرگشنسب چشم به راه نگاه ویژهی مدیران و سرپرستان است. آذرگشنسب، من و تو را به سوی خود فرا میخواند و ….
مجموعهی آذرگشنسب یا تخت سلیمان در تیرماه 1382 به عنوان چهارمین اثر ایرانی به ثبت جهانی یونسکو رسیده و در جنوب باختری استان آذربایجان غربی، 45 کیلومتری شمال خاوری شهرستان تکاب و 2 کیلومتری خاور روستای نصرت آباد (تازه کند) جای دارد.
http://www.isna.ir/news/95022414609/اولین-همایش-ملی-غار-کرفتو-برگزار-می-شود
علی هُژبری در همین زمینه به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « از آن جا که دژ «زیویه» و اِشکَفت (غار) «کَرفتو» از بازمانده های بسیار ارزشمند و برجستۀ استان و کشور به شمار می آیند، نیازمند برنامه ریزی و فعالیت های ویژه ای بوده و است تا بتوان در گام نخست دشواری ها و کاستی های آن را بر طرف کرد و در گام سِپسین، بتوان آن را برای ثبت در سیاهۀ (فهرست) سازمان یونسکو آماده کرد. از همین روی از اِسپند سال گذشته که مدیریت این پایگاه را بر دوش گرفتم، با نگرش به ارزش بسیار فراوان آن کوشش کردم تا زمینه ای برای جهانی شدن آن فراهم شود».
این باستان شناس برجسته ترین برنامه های انجام شده در پایگاه را این گونه گزارش می دهد : « بازآرایی (مرمت) و حفاظت 70 متر از سازۀ خشتی زیویه در سکوهای (مصطبه ها) یکم و چهارم – ساخت سرویس بهداشتی در کنار پایگاه زیویه – کاوش اضطراری در گورستان تاریخی «کانی زیرین» علی آباد زیویه با همکاری دانشگاه «گِدانسک» لهستان، فرمانداری سقز، شورای شهر سقز و شهرداری های سقز و صاحب و پژوهشکده باستانشناسی – پاک سازی رنگ های وَندال گرایان از دیوارۀ اِشکفت کَرفتو (گام یکم) – بستن (مسدود کردن) بخش طبیعی اِشکفت کرفتو برای پاسداری از اکوسیستم اشکفت و پیشگیری از مهاجرت خفاش ها – دگرگونی در سیستم نورپردازی اِشکفت کرفتو به LED - برگزاری نخستین سلسله نشست های علمی زیویه شناسی در دانشگاه پیام نور سقز با سخنرانی دکتر مهردادملکزاده، یوسف حسن زاده و علی هژبری (پس از برگزاری 6 نشست مجموعه مقالات آن چاپ خواهد شد) - همکاری با نشر ایران نگار برای انتشار کتاب «عاج های زیویه موجود در موزه ملی» نوشته چارلز ورث و برگردان ناهید دهقان - تشکیل هیات راهبردی پایگاه زیویه و کرفتو با 11 تن از پیشکسوتان و کارشناسان حوزه های گوناگون - همکاری با گروه غارنوردی آرش سنندج برای پاکسازی 900 کیلو زباله از اشکفت کَرفتو - همکاری با گروه عکاسی چیلیک برای عکاسی از جشن فطر و نیز آثار باستانی منطقه برای آماده سازی زمینه های نمایشگاه عکس از زیویه و کرفتو – پیشنهاد پدیداری محور گردشگری آذرگشسب (تخت سلیمان)، تکاب، کرفتو، زیویه، کانی زیرین، صاحب، سقز و بانه - انجام زمینه سازی همایش ملی کرفتو با همکاری فرمانداری دیواندره، معاونت پژوهشی
دانشگاه آزاد واحد سنندج، مرکز تحقیقات کردستان شناسی دانشگاه آزاد، با محورهای : باستان شناسی و تاریخ، مردم شناسی و فولکلور، زمین شناسی و غارشناسی، حفاظت و مرمت، جانورشناسی و گیاه شناسی و گردشگری (برگزاری دو نشست آن و آماده سازی پوستر) - ساخت و آماده کردن دفتری جداگانه برای پایگاه کرفتو در مجموعه - پیشنهاد درآمدزایی از پارکینگ کرفتو و ساخت اتاق عوارضی در مجموعه – پدیداری شورای درونی پایگاه در استان با باشَندگی (حضور) کارشناسان حوزه های گوناگون اداره کل استان برای پیوند بهینه پایگاه با استان و انجام خواسته های کارشناسی استان در پایگاه – گفت و گوی سرپرست پایگاه در نخستین نشست شورای اداری شهرستان سقز و برگزاری دومین نشست شورای اداری با باشندگی همۀ سرپرستان (مسولان) شهرستان و نماینده سقز در خانۀ ملت (مجلس) در پایگاه زیویه - تخصیص 500 میلیون تومان اعتبار از ماده 180 از سوی فرماندار و نماینده برای پوشش آثار دژ زیویه با «فضا سازه» - همکاری با دانشگاه «بُن» برای مطالعۀ لعاب دوره آهن در زیویه - همکاری با دانشگاه هنر اِسپهان (اصفهان) برای بررسی مواد خوراکی نگهداری شده در درون آوَندهای (ظروف) یافته شده از کانی زیرین - پیشنهاد خرید زمین کشاورزی گوشۀ جنوب خاوری (شرقی) تپه برای فراهم آوردن زیرساخت های گردشگری - پیشنهاد آماده سازی زیرساخت های گردشگری در برگیرندۀ : پارکینگ، کومه (آلاچیق) ، بلیت فروشی، نمازخانه، نمایشگاه آثار مولاژ، پلکان دسترسی به اثر و فراهم کردن زمینه های آن از سوی دکتر اَنیسی - پیشنهاد ساخت سایت موزه «کانی زیرین» و رایزنی با فَرنشین (رییس) دانشگاه آزاد واحد سقز و شهردار شهر صاحب - برگزاری نشست علمی چرا باید از آثار گذشتگان مان حفاظت کنیم در دانشگاه آزاد واحد سقز که انگیزۀ برگرداندن شماری شی ء از سوی بومیان به پایگاه شد - پیشنهاد فراهم کردن نمایشگاه یافته های به دست آمده از کاوش های باستان شناسی «کانی زیرین» با همکاری شورای شهر و اداره ارشاد سقز در زمان مناسب (اسفند 94) - پیشنهاد برگزاری نمایشگاه عکس پایان زمین و تعاون در دانشگاه آزاد واحد بانه در پایان (اواخر) اسفندماه 94 - پیشنهاد بازآرایی سه تابوت شکسته گِردآوری شده از محوطه های منطقه به وسیلۀ کارشناسان موزه ملی - کاوش گورستان مانایی «ملامچه» روستای «قپلانتو» در اَردیبهشت سال آینده – ساخت و راه اندازی آزمایشگاه بازآرایی زیویه در اَردیبهشت سال آینده - برگزاری نمایشگاه یافته های باستان شناسی گورستان چنگبار زیویه در بهمن ماه با همکاری موزه ملی و انتشار کاتالوگ آن – پشتیبانی مالی (اسپانسر) برای برگزاری همایش بین المللی باستان شناسان جوان در دانشگاه تهران - پیشنهاد پدیداری تارنمای (سایت) اینترنتی مستقل برای پایگاه زیویه و کرفتو با پذیرش مدیرکل استان – فراهم کردن کاتالوگ سه زبانه برای زیویه و کرفتو (پارسی، کُردی و انگلیسی) - آماده سازی کتاب نقوش صخره ای کَرفتو برای چاپ - پیشنهاد پخش و گسترش مجموعه مقالات حفاظت و مرمت زیویه و کرفتو از زنده یاد سید محمد حسینی (نوشتار در دست ویرایش است) - پیشنهاد پدیداری پوشینه (جلد) دفتر بچه های مدرسۀ منطقه با موضوع طرح کودکانه و یک شعار میراث فرهنگی».
سرپرست پایگاه میراث فرهنگی زیویه و کَرفتو در پایان افزود : « امیدوارم بتوانیم هر چه زودتر این یادمان های ارزشمند را در سازمان یونسکو به ثبت برسانیم تا بار دیگر بینندۀ شکوفایی فرهنگ ایرانی باشیم. همچنین با ورود گردشگران از کشورهای دیگر، بتوانیم به گسترش اقتصادی کشور و به ویژه منطقه کمک فراوانی کنیم».
مهرگان، 29 دی 1394
http://mehrganaria.ir/Maghale_View.aspx?Code=481
Revealing the wealth and splendor of ancient Iranian society – its rich archaeological data and sophisticated artistic craftsmanship – most of which has never before been presented outside of Iran, this beautifully illustrated book presents a range of studies addressing specific aspects of Iranian archaeology to show why the artistic masterpieces of ancient Iranians rank among the finest ever produced. Together, the authors analyze how archaeology can inform us about our cultural past, and what remains to still be discovered in this important region.
https://link.springer.com/book/10.1007/978-3-030-41776-5
دشت همدان از دوره مس- سنگی منابع زیست محیطی کافی برای استقرار گروه های انسانی را فراهم آورده است ولی نام همدان بیشتر با نام تاریخی هگمتان/ اکباتان گره خورده است. منابع معتبری که در مورد همدان، هگمتانه یا اکباتان نگاشته شده را می توان در دو بخش مجزا از هم مورد بررسی قرار داد: 1) منابع تاریخی شامل منابع کلاسیک: الف) گل نبشته ها و سنگ نبشته های بین النهرینی و نیز ب) منابع یونانی و رومی: هردوت در سده ی پنجم ق م (هردوت ،قرن 5 ق م :کتاب یکم ، بند نود و هشت)، در مورد ساخت هفت باروی استوار و مدور با رنگ های متفاوت توسط دیااکو مطالبی آورده است. در کتاب مقدس، در عهد عتیق (کتاب مقدس،عزرا: باب 5، آیه ی 17 و باب 6 : آیه ی 2), و نیز در استر 106، همچنین در دو کتاب 3 و 4 از آپوکریفا داستان طوبیت (TOBITH) و یودیت (JUDITH) از هگمتان صحبت به میان آمده است. کتزیاس (کتاب هشتم،فصل ششم کوروش نامه)، کاخ اکباتان را به سمیرامیس ملکه ی آشوری که بر اساس گفته وی، 1500 سال پیشتر از کتزیاس می زیسته، نسبت داده و اشاره کرده که آن ملکه از کوه ارنتس (ORONTES) آبراهه ای برای شهر اکباتان کنده است. گزنفون (مشایخی،1386:265)،اظهار کرده است که کوروش «بنا به عادت، هفت ماه در بابل، سه ماه زمستان را در شوش و دو ماه تابستان را در اکباتان اقامت می گزید.» پلی بیوس (حدود204-122 ق م ، درکتاب 10، فصل 27، بند6)، تختگاه مادها را دردامنه الوند و بدون بارو توصیف نموده است و افزوده است که کاخ ها در خارج ارگ قرار داشته اند. پلوتارک از مکتبی در اکباتان صحبت می کند که در آن حکمت، نجوم، طب و جغرافیا آموزش داده می شد و همواره 100 تن در آن به تحصیل مشغول بوده اند (صدری افشار:بی تا:57 ،27،24). ایزدور خاراکسی، در کتاب ایستگاه های پارتی در مورد اکباتان و فواصل راه های آن مطالبی را عرضه داشته است (Characenus 1913:70). در کتاب پهلوی "شهرستان های ایران " بند 26 آمده که همدان را یزگرد شاپوران (یزگرد اول،پدر بهرام پنجم و مشهور به یزگرد بزهکار) ساخته است (آسانا،1371: 66). ج)منابع مورخین اسلامی و سیاحان و سفرنامه نویسان: ابن فقیه در کتاب البدان (290 ه . ق)، مسعودی در مروج الذهب (319 ه . ق)، ابودلف خزرجی در سفرنامه اش (341 ه . ق)، طوسی سلمانی (نیمه ی دوم قرن ششم ه . ق)، یاقوت حموی در معجم البلدان (حدود 620 ه . ق) و مورخین دیگر دوران اسلامی به تفصیل در مورد همدان و گاهی در مورد پیشینه آن ، بخش هایی را اختصاص داده اند، از آن جمله می توان به مجمل التواریخ ابن شادی، زبده التواریخ حافظ ابرو، اخبار الطوال دینوری، صوره الارض ابن حوقل، احسن التقاسیم مقدسی و ... اشاره کرد. همچنین سیاحان و سفرنامه نویسانی همچون گهماخر اتریشی (1886 م)، جیمز ادوارد الکساندر (1827 م)، بوکینگهام انگلیسی (1829 م)، هانریش کارل بروگش آلمانی (1862 م) و نیز ناصر الدین قاجار (1287 ه ق)، ظهیر الدوله حکمران همدان (1324 ه ق)، اولیاء چلپی در سیاحت نامه (1065 ه ق /1654 م)، صوفی سیاح، شیروانی در بستان السیاحه و حدائق السیاحه (حدود 1250 ه ق)، آبراهام جکسن (1903 م -1904 م)، شاردن، تاورنیه، فریز، کپل، کوست و فلاندن، رابرت کرپورتر و چند سیاح دیگر نیز مطالبی در مورد همدان به نوشته ی تحریر در آورده اند (برای اطلاعات بیشتر ن.ک. اذکایی،1380 : 214-179).
2) آراء و نظرات محققین و باستان شناسان: ژاک دمورگان در سال 1896 میلادی به بررسی 24 روزه ای در همدان پرداخت (De Morgan , 1896 , pp.239-259 ). این بررسی در نهایت منجر به کاوش شارل فوسه در تپه موسوم به قلعه شاه داراب و سر قلعه شد. وی از 16آوریل تا 13 اکتبر 1913 میلادی (مصادف با اوایل جمادی الاول تا 10ذی القعده 1331 هجری قمری برابر با 1292 هجری شمسی) به مدت 6 ماه، با همکاری ویرولو و با هزینه موزه لوور و با نظارت دکتر اسماعیل خان، کارشناس ایرانی عتیقات، در دو نقطه از آن تپه که گمان می رفت هگمتانه باستانی باشد، به خاکبرداری پرداخت. امروزه آن دو محل، موسوم به چال شتر خواب و گودال فرانسوی ها در نزدیکی موزه هگمتانه مشخص است؛ با آغاز جنگ جهانی اول، خوشبختانه ادامه کاوش ها برای هیئت فرانسوی مقدورنشد. درمورخه 24شهریور 1310شمسی، تپه هگمتانه به شماره 28 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. اریک اشمیت در سال 1314، عکس هایی هوایی از فراز همدان گرفت که نشان دهنده بافت فشرده معماری بر روی تپه موسوم به هگمتانه است.
پس از آن تا سال 1348 که مرکز باستان شناسی ایران به منظور ساماندهی این تپه، مرحوم مهندس محمد مهریار را به هگمتانه گسیل داشت (مهریار1355:98-92)، دانشمندان، مورخین و باستان شناسانی که به دوره ماد می پرداختند، همیشه از این تپه به عنوان پایتخت مادها نام برده اند. مرحوم مهریار با خرید منازل و واحدهای ساختمانی روی تپه، تا سال 1355 مبادرت به تخریب آنها نمود و 25 هکتار از اراضی سطح تپه را از بافت محلات و ساختمان ها آزاد کرده و زمینه ای را فراهم ساخت که چندین سال پس از آن، اولین دور کاوش های باستان شناسی ایرانی در این تپه به سرپرستی دکتر محمدرحیم صراف صورت پذیرد.
دکتر صراف از شهریور 1362 تا شهریور 1379 توانست یازده فصل کاوش باستان شناسی و یک فصل گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم تپه هگمتانه را به انجام رساند و «از ابتدای شروع کاوش تا کنون در طی 11 فصل، فضایی بالغ بر 1500متر مربع از محوطه باستانی هگمتانه، کاوش باستان شناسی گردیده است» (پژوهش های انجام شده در هگمتانه،آرشیو پایگاه هگمتانه،بی تا،بدون شماره صفحه). حاصل این کاوش ها ، کشف واحدهای معماری خشتی بزرگی بود که به نظر بقایای یک شهر تاریخی است.
کریستف بنش، از مرکز تحقیقات علمی فرانسه (CNRS)، به پیشنهاد دکتر مسعود آذرنوش (ریاست وقت پژوهشکده باستان شناسی)، از 28 آذر تا 2 دی ماه 1380، تحقیقات ژئوفیزیک تپه هگمتانه را به انجام رساند. ایشان در گزارش خود ذکر کرده اند: «به رغم پیچیدگی علمی- فرهنگی محوطه تپه هگمتانه، امکان اخذ نتایج مثبت از بررسی ژئوفیزیک وجود دارد.» (نامه ی مورخ 28/12/1380 به شماره ی 8589/2/11 از دکتر مسعود آذرنوش، ریاست وقت پژوهشکده ی باستان شناسی به آقای حبیب الله رشید بیگی، مدیر پایگاه هگمتانه).
دور دوم کاوش های باستان شناسی، به سرپرستی دکتر مسعود آذرنوش، با هدف «رفع ابهام در گاهنگاری تپه هگمتانه»، طی سال های 1383 تا 1385 و با ایجاد چند کارگاه لایه شناختی به سرانجام رسید ( آذرنوش 1386: 36-20). ایشان در سال 1385 به منظور پیشنهاد محل احداث موزه ی همدان در بخش شمالی تپه، گمانه زنی به منظور تعیین حریم تپه را نیز سرپرستی نمود. دکتر آذرنوش پس از انجام لایه نگاری، در سال 1387 به منظور مشخص کردن بافت تاریخی شهر خشتی مکشوف، کاوش هایش را ادامه داد و در حین انجام ماموریت دار فانی را وداع گفت.
شانزدهمین فصل کاوش های باستان شناسی تپه هگمتانه توسط دکتر یعقوب محمدی فر، استاد دانشگاه بوعلی سینای همدان، انجام شد. پس از آن، نگارنده در تابستان 1389، به منظور بازنگری عرصه و پیشنهاد حرایم تپه هگمتانه، به این محل راهی شد و در نهایت محمد رحیم رنجبران، رئیس وقت پایگاه هگمتانه، در سال 1391 و 1392 دو فصل در این تپه تاریخی به کاوش پرداخت. به علت اهمیت این تپه باستانی ، محوطه ی مذکور از سال 1378 تا 1388 در زمره ی پروژه های بزرگ سازمان میراث فرهنگی کشور محسوب می شد و امروزه این پروژه به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان واگذار شده است.
تاریخگذاری های نسبی اخیر از کاوش های باستان شناسی نشان می دهند که دوره بناهای خشتی مکشوف در همدان پیشتر از دوره اشکانی نیست؛ چیزی که تاریخگذاری مطلق نیز به اثبات رساند. از شواهد دیگری می توان به گورستان های متعددی اشاره نمود که در نقاط مختلف همدان در سال های اخیر به دست آمده اند. این گورستان ها متعلق به دوره اشکانی هستند.
از آنجا که در یکصدمین سالگرد اولین کاوش های تپه باستانی شهر همدان هستیم، ترغیب شدم تا با جمع آوری مقالاتی در باب تاریخ و باستان شناسی شهر همدان از نویسندگانی که بخصوص در سال های پس از انقلاب در این شهر کار کرده اند، اطلاعات تازه تری در مورد آثار تاریخی همدان ارائه دهم.
این اثر تقدیم می گردد به مرحوم محمد مهریار، برای اقدام بزرگی که در خریداری و تخریب بناهای معاصر بر روی تپه شهر همدان انجام داد که اگر چنان نکرده بود از هگمتان/ اکباتان امروزه فقط نامی می ماند. جناب آقای دکتر محمد رحیم صراف، برای مشخص نمودن پلان شهر باستانی در روزگار سخت جنگ ایران و عراق، مرحوم مسعود آذرنوش، برای تاریخگذاری شهر مکشوف در همدان، و جناب آقای دکتر پرویز اذکایی، برای تمام سعیش در زنده نگه داشتن مباحث تاریخی مرتبط با همدان در مجامع علمی.
علی هژبری
تابستان 1392
"
Farrokh, Kaveh & G. Karamian; (2018). “Weapons in the tombs of Parthian era women in northern Iran a Preliminary report”. Fezana Journal (32/3): 18-21.
https://www.isna.ir/news/1401111310155/%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%A7%D8%AE-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
مرحوم مسعود آذرنوش، طرحی را بهمنظور لایهنگاری تپه هگمتانه همدان ارائه کرد و در سالهای ۱۳۸۳، ۱۳۸۴، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۷ کوشید تا پاسخی بـرای قدمت آثار مشخص-شده در تپه هگمتانه بیابد.
وی، با استناد بهنتایج بهدستآمده در طی این چهار فصل کاوش در تپهی هگمتانه (با تاریخگذاری مطلق و نسبی)، بناهای خشتی کشفشده در این تپه را بـه دوره اشکانی منتسب کرد. وی در جایی آورده: «کهنترین آثار معماری مکشوف در زیرینترین لایه، یعنی بقایای معماری تپهی هگمتانه به احتمال بسیار، متعلق بـه اواخر دورهی اشکانی است؛ هر چند که احتمال وجود آثار مربوط به دورههای قدیمیتر (همچون ماد) در وسـعت کمابیش ۵۰ هکتاری محوطهی هگمتانه غیر ممکن نیست».
آذرنوش در جایی عنوان کرده: «من مدعى نبود هگمتانه در شهر همدان نیستم، فقط میدانم، سازههای خشتى محوطه موسوم به هگمتانه در شهر همدان امروزى، بر اساس مطالعات لایهنگاری منتسب به دوره اشکانى است».
بكوشند.
بناهای تاریخی از جنبه های مختلف دارای حریم هایی هستند که جهت مراقبت و نگهداری بهتر از بناها لازم است به این حریم ها توجه شود. هر بنایی با بافت شهری و طبیعی خود هماهنگ است. اما در طی
سال های گذشته با رشد شهر و روستاها و گسترش فعالیت های عمرانی، به سرعت بناهای تاریخی در معرض خطر قرار گرفته و باعث جدا شدن بناها از بافت شهری و روستایی خود شد. به همین دلیل حریم هایی برای
بناهای ارزشمند تاریخی تعریف شده تا این بناها کماکان بتوانند به حیات خود ادامه دهند.
در فرآیند برنامه ریزی برای ابنیه، مجموعه ها و محوطه های تاریخی، تشریح خطوط حریم های این آثار به منزله بخشی از شناسایی و توصیف محسوب شده است و تعریف حریم و وضع مقررات مربوط به نواحی
مختلف واقع در آن، به مثابه بخشی از ارزیابی صورت گرفته در خصوص زمینه های قانونی ورود به موضوع حفاظت از اثر به شمار می رود.
حریم های میراث فرهنگی علاوه بر اهمیتی که به لحاظ ملزومات قانونی برای بناها و محوطه های تاریخی دارند، برای اطمینان از مدیریت بهتر و صیانت از آنها نیز ب همثابه ابزاری ضروری هستند. به همان اندازه که
نداشتن حریم می تواند خطری جدی برای انسجام محوطه های تاریخی و میراث فرهنگی به دنبال داشته باشد، تعریف نادرست حریم که به روشنی تمامی جنبه های قانونی و برنامه ریزی مرتبط با آینده اموال فرهنگی را در
نظر نگرفته است، خطرآفرین خواهد بود. صرف وقت و دقت در تعیین حریم، به دلایل زیادی از اهمیت بالایی
برخوردار است؛ چراکه در این مرزهای قراردادی، منابعی موضوعیت می یابند که مشارکتی جدی در شاخص شدن ابنیه تاریخی دارند. در برخی از کشورها، آنگا ه که قوانین ملی و محلی ملزم به صرف توجه ویژه
برای منابع تاریخی هستند، بعضاً به قوانین مرتبط با حریم ها ارجاع داده می شوند تا بتوانند قوانین اجرایی یا نظارت بر طراحی را به کار گیرند.
پروژه تعیین عرصه و پیشنهاد حریم این غارها در اواخر تابستان کلید خورد و برای اینکه شناخت مناسبی از این غارها به دست بیاید گروهی متشکل از متخصصان میانرشتهای شامل مردمشناس، زمینشناس، گیاهشناس، حشرهشناس، باستان جانورشناس، غارشناس و مستندساز در بررسیها به یاری ما شتافتند .
در بررسیهای اولیه، یک کتیبه یونانی، گورستان اشکانی و محوطه استقراری از دوره ایلخانی-تیموری و همچنین افزون بر این دو غار، ۵ غار دیگر نیز شناسایی شد.
یافتههای باستانشناسی حکایت از استفاده غار علی خورنده در دوره تاریخی (سلوکی-اشکانی) و دوره اسلامی (سلجوقی-ایلخانی) دارد. با توجه به ترجمه کتیبه یونانی احتمال دارد این غارها به عنوان مکانهای مقدس برای مراسم مذهبی مورد استفاده قرار میگرفته است.
International Virtual Conference on
Archaeology of Iran and Adjacent Regions
20-21 July 2020, Zahedan-IRAN
مبحث «شكار و صيد» بهعنوان يك مقوله مجرد و منتزع در دستگاههاي فلسفي بهچشم نميآيد چرا كه اينها جزو كنشهاي آدمي هستند و هر مكتبي وقتي به مبحث وجود و چند و چون آن ميرسد و ديدگاه خود را بهميان ميكشد بالطبع پاسخ پرسنده را در دل نظريات خود دارد. بیشتر عمر بشر در دوران پیش¬ازتاریخ سپری شده که درطول آن دوران غالباً بقای خود را مدیون به کارگیری ابزار و شکار می¬باشد. با پیدایش تمدن و عصر کشاورزی و اهلی کردن جانوران ، نیاز انسان به شکار کمتر و با پیشرفت نوع انسان ، اندیشه انسانی نیز رفته رفته تغییر کرد به طوری که گروه-هایی به حمایت از جانداران و حیات وحش شکل گرفتند و حقوق حیوانات تعریف و تا حدودی مشخص شد. از طرفی شکار تمرینی است برای جوانمردی و شهامت و شجاعت و از همین روی با آئین باستانی مهر پیوند برقرار می کند. مهر با کشتن خلقتی بزرگ را رقم زده و مهر از قرون اولیه میلادی به غرب را پیدا کرد. در آنجا مهر از تخته سنگی زاده می شود و هنگام تولد در دستش مشعلی روشن و در دست دیگرش خنجری دارد. مهر برای آفرینشی نو باید گاو نری را بکشد. بالاخره مهر گاو را در غاری کشت و از اعضاء بدن و خون گاو انواع موجودات و گیاهان به¬وجود آمدند؛ روح گاو (گوشورون) برای حراست از چهارپایان به آسمان رفت. سرانجام مهر پیش از عروج خویش به عرش، با سُل، خدای روشنی روز و گرمای خورشید، در آیین ضیافت همگانی شرکت می نماید.
نقاشی های نسا با موضوع سوارکار مسلح، شباهت های موضوعی با نقاشی های مهری مکشوفه از شوش و دورا اُروپُس، یادآور واژة «مهر سوارکار»/ Mitras Ephippos است. این نقاشی¬ها مهر را در حال شکار نشان داده¬اند.
Since archaeological projects in this place were inadequate in terms of methodology and remain largely untrusted results, Iranian archaeologists have conducted some archaeological excavations in the mound. In fact, clarification of Median architectural characteristics was the main purpose of the first season of archaeological excavation. In the second season, Iranian archaeologists tried to clarify chronological order of Hegmataneh. During this project a large number of brick architectural remains were discovered which were dated to the Parthian period. The plans of brick remains are really similar to Greco-Roman samples according to the Vitruvius (a Roman author, architect, and civil engineer during the 1st century BC) texts.
If Ecbatana belongs to the Parthian period, the question is that “where is the Median Hegmataneh”? However some pieces of broken columns were found in the mound and belonged to the Achaemenid period of Ecbatana, still the place of Median Ecbatan is ambiguous.
Actually for locating of the Median Ecbatana, we should pay more attention on the meaning of city definition among west and east cultures. The new definition of the city came to Iran by Alexander conquests. As we see, Parthian urbanism must have been largely affected by these events in spite of Median and Achaemenid cities which have other characteristics. Based on archaeological surveys in the Zagros Mountain regions, some Median sites were identified as an elite settlement, castle, Temple and etc. which all evidence together imply the characteristics of Median city that belongs to the pastoral society. This definition of the city parallels to the township or small province in pre-Islamic period.
In Median period, the early evidences of Mithraism were found in distinctive buildings. After that, these evidences were found in caves. The question is that why the temple of Mithras were identified in the cave rather than the buildings. Also when and why these changes have been happened?
At the early Acheamenid period, Mithraic cults were stopped. The fact is that, in the early Acheamenid period, at the time of Darius, Zoroastrianism spread across the empire. Even though Zoroastrianism spread quickly, some Mithras followers still believed in Mithraism. They organized their secret rituals and practices in the cave, in a secret way.
به نظر مي¬رسد بخشی از مجموعۀ ساساني قصرشيرين درسال 628 ميلادي با لشكركشي هراكليوس به ايران، تخريب و نیز ادامۀ ساخت و سازها در آن متوقف شده باشد و از آن زمان هيچ وقت اهميت گذشته¬اش را به دست نياورد، ولي به عنوان قصبه¬اي كوچك تا دورۀ قاجار همچنان اسم آن را مي¬بينيم. گویا خسرو پرویز با ايجاد بناهاي عظيم دراين ناحيه سعي داشته محيطي دنج و آرام براي همسر مسيحي خويش، مهيا كند تا از قيل و قال موبدان دُگم زردشتي و آسيب¬هايي كه احتمالاً به همسرش ممكن بود برسانند، دور باشد. مهم¬ترین عنصری که باعث می¬شود در مورد بنای چارقاپی به عنوان آتشکده تردیدهایی به¬وجود آید، علاوه بر تفاوت¬های ساختاری با پلان آتشکده، توجه به واحدهای ساختمانی متعددی است که در شرق چهارتاق ساخته شده است. از آنجایی که معنای یک بنا مبتنی بر شباهتش به چیز دیگر است، ما در این تحقیق سعی می¬کنیم پیوندی بین معماری مجموعه چارقاپی، تارخ سیاسی ساسانیان و پلان معابد شناخته شده در دورۀ ساسانی برقرار نموده تا جایگاه این بنا در این دوره مشخص شود.
دستکندهای بوستانو، در سواحل خلیج فارس و نزدیک به پارسیان (=گاوبندی)، در کنار بقایای فرهنگی از ادوار اسلامی به-نام «بندر صیادی جوادالائمه» و در نزدیکی روستای بوستانو، میتواند ما را در شناخت بهتر این نوع معماری در این بخش از کشور یاری نماید. به نظر میرسد این دستکندها بهعنوان گوردخمه، سنت تدفینی از دورۀ ساسانی بوده که همچنان در دوره اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین شاید بتوان موقعیت بستانو را با آپسانۀ باستانی تطبیق داد و قدمت آنرا تا زمان اسکندر مقدونی عقب برد.
کلیدواژگان: گوردخمه، دستکند، بستانو، ساسانی، پارسیان (=گاوبندی)، هرمزگان، خلیج فارس
همایش ملی هورامان؛ انسان، طبیعت، زندگی
دهم اردیبهشت 1394
با همکاری مركز تحقیقات كردستان شناسی دانشگاه آزاداسلامی واحد سنندج و مركز پژوهش های كردستان شناسی دانشگاه كردستان
Study on settlement clusters of prehistoric sites of Jaajarm indicate that they were located at commercial rout while the ancient climate of the region differed from today conditions. """
While Hartsfield and some other researchers believe that Faratash dates back to Achamanids' era, Williams Jackson has no certain opinion about it. Professor Luchay maintains that the carving on the Bisotun mountain has been ordered by King Khosro II of Sasanid dynasty. Some other scholars also believe that the kings and architects of the Sasanid Dynasty were interested in portraying their glory and grandeur by constructing huge stone arches. Some construction and civil engineers believe that the carving site has been the actual mine and workshop of stone-cutting activities of the carved stones which have been used in loyal palaces and other buildings of the Sasanid dynasty.
The natives of the region think it has been carved by Farhad, the Mountain Carver. They believe he did it because of falling in love with Shirin who was the Christian wife of then the king, Khosro Parviz. Not only has Bisotun inspired famous poets, but also has been a source of genuine inspiration for Persian miniaturists and has impressed and influenced them greatly. Most of the miniaturists who have painteded pictures for Nezami's book – a poem book narrating the love story of Khosro and Shirin- since the 10th century, have distinctly drawn the high wall of Bisotun and the spring flowing at its foot along with portraits of Khosro and Shirin.
On the carved rock are the signs of chisels of stone carvers along with special holes for fitting wooden wedge for carving the stones. The uneven and rough surface is a sign showing the fact that the carving has been left unfinished but it is quite clear that its upper parts had almost been approaching the final phases of carving. There are lots of stone bricks, stones carved out of mountain rocks, columns, and column feet left unfinished at the foot of the carved rock and on the ground.
Regarding the remaining evidence including the carving style, the unfinished carved stones near the site, signs of carving, and the architectural style (stone wall, etc.) it seems to belong to the post Achamanid dynasty.
"""
https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/4958d6820c4cedb7ffdd077bed72604c
Supervisor: Masoud Azarnoush;
Advisor: Haydeh Lale;
By: Ali Hozhabri
http://www.sharnews.com/16679/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D8%B6%D8%A7%D8%B9-%D8%B2%DB%8C%D9%88%DB%8C%D9%87%D8%8C-%D9%87%D9%81%D8%AA-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%B4%D9%81/